چهارشنبه ۵ دی ۱۴۰۳ , 25 Dec 2024
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ ساعت ۱۸:۱۸
کد مطلب : 417394
منبع : پیام ما
ابهام‌های مرکز پژوهش‌های مجلس دربارهٔ طرح دولت

کاشت «یک میلیارد نهال» با چقدر پول و آب؟

پروژه ایران : طبق بررسی‌های مرکز پژوهش‌های مجلس درباره طرح کاشت یک مییلیارد نهال که از سوی دولت مطرح شده، تأمین آب موردنیاز طرح به‌ویژه در مناطق مرکزی و شرقی کشور و چگونگی جلب مشارکت مردمی در مرحلهٔ نگهداشت درختان از ابهامات طرح است.
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، از زمان تصویب طرح کاشت یک میلیارد درخت تا زمان اجرای طرح در آذر ۱۴۰۲، سازمان منابع‌طبیعی و آبخیزداری، تلاش کرده است به انتقادهای کارشناسی خارج از بدنهٔ دولت پاسخ دهد. اگرچه این سازمان تلاش کرد تا با نشست‌های مختلفی آرای کارشناسی را، چه موافق و چه مخالف، دریافت کند، اما مانند بسیاری تصمیمات دیگر دولت، این طرح نیز به تصویب رسیده و در حال اجراست.

این‌بار مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارشی می‌گوید اگرچه دولت ضمن تعیین اهداف طرح، با نگاهی کلان نسبت به طراحی مراحل اجرایی، عرصه‌های اجرا، برآورد مالی و ایجاد ساختار اجرایی-تشکیلاتی و تقسیم‌کار دستگاه‌های مختلف اقدام کند، اما «بررسی مستندات طرح بیانگر ابهام‌های جدی در حوزه‌های مختلف نظیر میزان هزینه‌های اجرایی طرح و نحوه تأمین منابع مالی آن، تأمین آب موردنیاز طرح (به‌ویژه در مناطق مرکزی و شرقی کشور) و چگونگی جلب مشارکت مردمی (به‌ویژه در مرحلهٔ نگهداشت درختان) است.» همچنین این گزارش تلاش کرده است الزامات لازم برای بهبود و ارتقای طرح مردمی کاشت یک میلیارد درخت را ارائه کند.

مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارشی با عنوان «ملاحظات و الزامات اجرای طرح مردمی کاشت یک میلیارد درخت» می‌گوید: «تحقق تکالیف قانونی نظیر ماده ۱۵ قانون افزایش بهره‌وری بخش کشاورزی و منابع طبیعی مصوب سال ۱۳۸۹ و ماده ۲۴ قانون هوای پاک مصوب سال ۱۳۹۶ طرح مردمی کاشت یک میلیارد درخت طی چهار سال، در اواخر سال ۱۴۰۱ با پیشنهاد سازمان منابع‌طبیعی و آبخیزداری و موافقت وزیر وقت جهادکشاورزی ارائه و به‌طور رسمی از آذرماه سال ۱۴۰۲ با اعلام ریاست سازمان منابع‌طبیعی و آبخیزداری کشور آغاز شد.

این گزارش توضیح می‌دهد براساس تجربیات بین‌المللی، طراحی و اجرای برنامه‌های کلان درختکاری توسط دولت‌ها و سرمایه‌گذاران خارجی بدون مشارکت جامعهٔ محلی و لحاظ دیدگاه‌ها، منافع و ترجیحات آنها به‌شکل مناسب و واقعی، افزایش نابرابری اجتماعی و محرومیت جامعهٔ محلی از زمین را تشدید و نوعی تعارض منافع بین مردم و برنامه‌های دولت ایجاد می‌کند که درنتیجه به تخریب زمین و درختان می‌انجامد: «تجربیات جهانی نشان‌ می‌دهد به‌رغم تمرکز برخی از پروژه‌های درختکاری بر یک بازهٔ زمانی کوتاه (۱-۳ سال)، اغلب طرح‌های کلان کاشت در کشورهایی نظیر چین، کانادا، عربستان، آمریکا و نیوزلند، رویکرد بلندمدت (۱۰ساله) دارند. با توجه به هزینه‌های قابل‌توجه اجرای طرح‌های کاشت و نگهداشت درخت در مقیاس کلان، برخی کشورها برای تأمین منابع مالی، به‌سمت ایجاد صندوق‌های اختصاصی و سرمایه‌گذاری بخش خصوصی حرکت کرده‌اند که می‌تواند در تدقیق سازوکارهای تأمین مالی طرح مورد بحث نیز موردتوجه قرار گیرد.»

احتمالات نامطلوب
براساس آنچه این گزارش می‌گوید مطابق با تجربیات داخلی و جهانی، اجرای برخی از طرح‌های کاشت درخت به‌رغم مزیت‌های فراوان در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و محیط‌ زیستی، به‌دلیل انتخاب گونهٔ نامناسب آثار غیرمنتظرهٔ نامطلوبی نیز در پی دارد که از آن جمله می‌توان به کاهش تنوع زیستی، اختلال در چرخهٔ آب و گسترش برخی آفات و بیماری‌ها در منطقه (گسترش بیماری سالک در اثر کاشت درختان گز و تاغ در منطقهٔ ابوزیدآباد کاشان) اشاره داشت: «به‌طورکلی براساس نتایج، هرچند همهٔ موارد فوق ملاحظات مهمی برای اجرای یک طرح موفق کاشت درخت هستند، اما اجرای صحیح این‌گونه طرح‌ها مستلزم وجود یک چارچوب حکمرانی مناسب نیز است. 

حکمرانی برای طرح‌های درختکاری فقط محدود به جنبه‌های فنی و بیوفیزیکی نیست، بلکه به جنبه‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی نیز باید توجه کند تا محیطی مساعد برای دستیابی به اهداف فراهم کند. در مجموع مطالعات پیشین جهانی پنج مرحله شامل شروع، برنامه‌ریزی، اجرا، نظارت و ارزیابی و پایداری و چهار عامل تأثیرگذار شامل بازیگران، منابع، دانش و ابزارهای قانونی را برای چارچوب مطلوب حکمرانی پیشنهاد داده‌اند.»

پیشنهاد تدقیق چارچوب حکمرانی طرح با تأکید بر نقش‌آفرینی مستقیم و فعالانه جوامع محلی و تشکل‌های مربوطه در تمامی مراحل تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری از قبیل شروع، برنامه‌ریزی، پیاده‌سازی، نظارت و ارزیابی و پایداری از جمله پیشنهادهای این گزارش است.

شروط مشارکت
این گزارش توضیح می‌دهد که لازمهٔ جلب مشارکت حقیقی مردم در کل مراحل پیشبرد طرح به‌ویژه از مرحلهٔ تأمین نهال تا مدیریت کاشت، نگهداری و بهره‌برداری پایدار، به رسمیت شناختن و حفظ حقوق ارتفاقی و سامانه‌های عرفی جوامع محلی و هم‌وابسته‌سازی منافع آنها به منافع حاصل از طرح است. 

در این راستا، پیش‌بینی استقرار زنجیره‌ارزش پایدار مبتنی‌بر رویکردهای اجتماع‌محور و فقرزدا با تأکید بر توانمندسازی تشکل‌های مربوطه به‌ویژه تعاونی‌ها راهگشا خواهد بود: «استقرار نظام پایش و ارزشیابی مناسب براساس رویکرد چارچوب منطقی پروژه، در این راستا، تعیین اهداف و نتایج کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت و شاخص‌های نتیجه‌گرا با مشارکت جامعهٔ محلی و سپس استقرار سامانهٔ برخط رصد، پایش و ارزیابی اهداف و شاخص‌های تعیین‌شده با بهره‌گیری از ظرفیت‌ها و زیرساخت‌های موجود و همچنین به‌کارگیری مجموعه‌ای تخصصی مستقل از مجری به‌منظور مستندسازی اقدامات و واکاوی و تحلیل تجربیات موفق و ناموفق به‌صورت دقیق، شفاف و بدون سوگیری می‌تواند در میزان موفقیت و اثربخشی اجرای طرح به‌ویژه در امر بیابان‌زدایی، تغذیهٔ سفره‌های آب زیرزمینی و تأمین معیشت و امنیت غذایی پایدار و افزایش اعتماد و مشارکت ذی‌نفعان تأثیر قابل‌توجهی داشته‌ باشد.»

لحاظ معیارهای چندمنظوره نظیر حفظ تنوع زیستی، سازگار با بوم نظام منطقه، ترسیب کربن، کنترل فرسایش، اشتغال‌زایی و درآمدزایی برای جامعهٔ محلی و سرمایه‌گذاران علاقه‌مند، تغییراقلیم و محدودیت‌های منابع آب، در انتخاب نوع گونه و همچنین جانمایی مکان کاشت به‌ویژه با توجه به اسناد مصوب آمایش سرزمین و طرح‌های توسعهٔ مصوب، نظیر تکلیف برنامهٔ هفتم پیشرفت مبنی‌بر افزایش سالیانه ۲۰ هزار هکتار سطح زیرکشت درخت زیتون (۱۰۰ هزار هکتار تا پایان برنامه) و کاهش ۲۰ درصدی سطح کانون‌های بحرانی فرسایش بادی تا پایان برنامهٔ هفتم، تقویت ضمانت اجرایی طرح از طریق تصویب تقسیم‌کار ملی در هیئت‌وزیران با در نظر گرفتن تمامی ذی‌نفعان مختلف و مراحل مختلف طرح، افزایش مدت زمان اجرای کل طرح (کاشت یک میلیارد درخت) از چهار سال به ۱۰ سال به‌منظور تمرکز بر احیای زیست‌بوم‌ها به‌جای هدف‌گذاری‌های صرفاً کمّی، بازنگری و تدقیق میزان هزینه‌های اجرایی طرح با در نظر گرفتن همهٔ مراحل فعالیت اعم از آماده‌سازی و تسطیح زمین، آبیاری، پرورش نهال، کاشت نهال و نگهداشت آن از دو تا هشت سال بسته به اقلیم و شرایط منطقه، استفاده از ابزارهای نوین تأمین مالی به‌ویژه مشارکت عمومی-خصوصی-دولتی و تأمین مالی جمعی و خرد علاوه‌بر تخصیص بودجهٔ مناسب در قالب یک ردیف مستقل در بودجهٔ سنواتی و برآورد دقیق میزان آب مصرفی به تفکیک مناطق مختلف (به‌ویژه در بخش‌های مرکزی و شرقی کشور) با در نظر گرفتن سال‌های نگهداشت درختان و تعیین نحوهٔ تأمین آب طرح با همکاری وزارت نیرو از مجموعه پیشنهادهای این گزارش است.

انتقادهای ناشنیده
گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس در شرایطی منتشر شده است که از زمان تصویب این طرح در دولت، کارشناسان به‌شکل مکرر نسبت به‌شیوهٔ اجرای آن در شرایط تنش آبی کشور هشدار داده‌اند.

«مظفر شیروانی»، مشاور بین‌‌المللی جنگل که ساکن اتریش است‌، پیشتر به «پیام‌ ما» گفته بود: «به‌طور کلی جنگل‌کاری به‌شکل امروزی نشئت‌گرفته از تفکر جنگل‌شناسی کلاسیک است. فلسفۀ به‌وجودآمدن جنگل‌های کلاسیک نیز خود اقتباس و برگرفته‌شده از ساختار جنگل‌های قطبی است. اکثر جنگل‌های قطب شمال جنگل‌های یک اشکوبه‌ای، همسان و همگون هستند. 

سیکل رویشی این منابع ساده، خطی و کاملاً مغایر با سیکل رویشی جنگل‌های مناطق معتدله است. تجارب مختلف در جهان نشان داده است جنگل‌هایی که به این شیوه یعنی شیوۀ کلاسیک جنگل‌کاری می‌شوند و توسعه پیدا می‌کنند، عملاً پس از مدت زمانی با مشکلات متعدد ناشی از عوامل زنده و غیرزنده مواجه و درهم ریخته می‌شوند.»

به‌گفتهٔ او، لازم است قبل از هر نوع اقدامی به‌منظور دخالت در عرصه‌های جنگلی نخست هدف و نوع جنگلی که قرار است در آینده به‌وجود آید، مشخص شود. شیوه‌های دستیابی به انواع مختلف جنگل‌ها اعم از جنگل‌های طبیعی، نزدیک به طبیعت و یا کلاسیک کاملاً با یکدیگر متفاوت هستند. جنگل‌هایی که با توجه‌ به شیوۀ کلاسیک کاشته و پرورش داده می‌شوند، بدون استثنا به همان جنگل‌های همسال و یک‌اشکوبه‌ای مبدل خواهند شد که تاکنون اروپاییان و امریکاییان و حتی ایرانیان در مازندران، گیلان، گرگان، ایلام و سایر نقاط تجربه کرده‌اند. «این قبیل جنگل‌کاری‌ها به‌ندرت و با توجه به عملیات پرورشی معمول به جنگل‌های چنداشکوبه، ناهمسال، متنوع و استوار مبدل می‌شوند. آنها به‌صورت توده‌های ثابت، خشک و منجمد باقی می‌مانند و امکان جایگزینی گونه‌ها با توجه‌ به تغییراقلیم و سایر عوامل پیش‌بینی‌نشده در آنها دیده نمی‌شود. 

یک دورهٔ خشکسالی، یک برف سنگین و یا یک توفان مهیب می‌تواند به‌آسانی ساختار یک‌اشکوبه‌ای آنها را درهم بریزد و نابودی‌شان را رقم بزند. به‌منظور دستیابی به جنگل طبیعی و یا جنگل نزدیک به طبیعت تدابیری به‌غیر از روش‌های معمول جنگل‌شناسی کلاسیک تجربه شده است. برای رسیدن به این نوع جنگل‌ها لازم است از شیوه‌های تجربه‌شده‌ای استفاده شود که با به‌کارگیری آنها بتوان در مدت زمان نسبتاً کوتاهی به این نوع جنگل‌های استوار دسترسی پیدا کرد.»

دو جریان درگیر
همچنین «حنانه محمدی»، استاد دانشگاه گرگان اردیبهشت امسال در نشست «چالش‌ها و فرصت‌ها در کاشت یک میلیارد نهال» با اشاره به اینکه سیاست‌ها به‌واسطۀ فقدان شناخت مشکل و مسئله ناموفق هستند‌، گفته بود: «سه جریان سیاست،‌ سیاسی و مسئله باید به‌شکل همزمان با هم وارد شود تا پنجرۀ فرصت باز شود. جریان مسئله،‌ مشکلات و معضلاتی هستند که از سوی جامعه موردتوجه قرار می‌گیرند. جریان سیاست‌ها روی حل مسئله تمرکز دارند و جریان سیاسی جناح حاکم است. معمولاً دو جریان باهم ترکیب می‌شود که همین امر بازشدن پنجرۀ فرصت و حاصل شدن نتیجه را از ما می‌گیرد. ما جریان سیاست و مسئله را در جنگل داشتیم که چون با جریان سیاسی همراه نبود‌، سبب شد فضای سیاسی فراهم نشود و این موضوع اولویت‌ نباشد. در سدسازی و موضوع ریزگردها، جریان سیاسی و مسئله همراه هم شدند‌، اما ازآنجاکه جریان سیاستی با آنها ترکیب نشد، موفق نبودیم.

به این معنا که گرچه سدسازی در کشورمان اولویت داشت، اما از آنجا که فرایند سیاستگذاری را طی نکرد، همچنان با بحران آب علی‌رغم سدسازی مواجهیم. او گفت: در مواردی هم جریان سیاسی و سیاست با هم ترکیب شدند، اما چون مسئله مورد بی‌توجهی قرار گرفت‌، باز عملکرد ما مثبت نبود. نمونۀ این مورد طرح تنفس جنگل و طرح مردمی یک میلیارد نهال است. در این مورد جریان سیاسی و سیاست همراه هم هستند و درصورتی‌که به مسئله توجه شود‌‌،‌ می‌توانند به نتیجه برسند. ما باید مشخص کنیم مسئلهٔ ما در جنگل‌هایمان چیست؟ آفات،‌ جنگل‌نشین‌ها،‌ قاچاق چوب، آتش‌سوزی، دام یا…؟»
 
گزارشگر : تحریریه پروژه ایران
https://theiranproject.com/vdcf1edjjw6dyma.igiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما