آنچه را اینک در کشور ما وجود دارد، میتوان در یک عبارت خلاصه کرد: «ناترازی در همه زمینهها». و البته این ناترازی به عملکرد و طرز فکر قاطبه مسئولان کشور در طول سالهای گذشته بازمیگردد .
دولتها همواره تلویحا و البته گاه و بیگاه تصریحا گفتهاند که برای مردم کار میکنند و همه چیزشان متعلق به مردم است اما در همان حال از ارائه اطلاعات حداقلی به مردم نیز طفره رفتهاند.
از تاریخ 31 مرداد 1403 یعنی رأی به وزرا از طرف مجلس تا امروز حدود 50 روز میگذرد. در این 50 روز که البته در عمر یک دولت بسیار کوتاه، اما از لحاظ فرصت بسیار مغتنم است، دولت حتما شبانهروز کار کرده و البته حوادث مختلفی در کشور را تجربه کرده و از همه مهمتر خود را در میان بحران شدتگرفته غزه و لبنان و سختشدن مقابله ایران و اسرائیل دیده است.
وقتی اصرار بر تداوم ساخت دو نیروگاه اتمی به هزینه ۱۰ میلیارد دلار و با سوخت روسی میشود و برای نیروگاههای خورشیدی تره خرد نمیکنند و وقتی در مقابل اسراف و تبذیر آب و انرژی و دیگر موارد بیتفاوت میگذرند، آیا نمیتوان فهمید که دولت، ماندن و رکود را بر هر تغییری، اگرچه مثبت، ترجیح میدهد؟
مصطفی هاشمی طبا در روزنامه شرق نوشت: ریاست محترم سازمان محیط زیست گفتهاند از آلودگی هوا خسته شدهام و علت تداوم آلودگی هوا تخصیصنیافتن اعتبارات مربوط به رفع آلودگی هوا است. اینکه تخصیص این اعتبارات با وجود چند میلیون خودروی بدسوز بنزینی و گازوئیلی و مشعلهای تهویه مطبوع و بخاریهای گرمازا و دیگر عوامل آلودهکننده چقدر میتوانست به پاکی هوای تهران ...